سراي غزل



 


عشقت مرا به جانب صحرا کشانده است
ديوانه را نگر، به کجاها کشانده است


آنگونه جلوه? تو به محفل زبانزَدست
کائينه را به شوق تماشا کشانده است


حاجت روا نگشته ام از مسجد و دعا
آشفتگي مرا به کليسا کشانده است


شيرازه? نگاهت الهي که نگسلد
با آنکه بند جان من از جا کشانده است


ما را اميد مهر و محبت ز کس مباد
اين درد کهنه، پا ز مداوا کشانده است


واسع مخور ز دست فلک مي،که فيض حق
ما را برون ز سفره? دنيا کشانده است


#سيد_علي_کهنگي اسفند1398
sayedalikahangi@


 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های محمد عرفان بهنام پور ponoco معاملات تجارت به تجارت ایران قالب وبلاگ ایران آموزش و دانلود قصه موسی ناردون کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. محتاجم majaleh-bazi پارسیان مگ